۳۲۵ بار خوانده شده

افشای ادعاهاى دروغين طلحه

و من كلام له عليه‌السلام في معنى طلحة بن عبيد الله
ترجمه خطبه 174

و قد قاله حين بلغه خروج طلحة و الزبير إلى البصرة لقتاله
(در بارۀ طلحه فرزند عبيد اللّه در سال 36 هجرى كه در آستانۀ جنگ جمل فرمود)

قَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لاَ أُرَهَّبُ بِالضَّرْبِ وَ أَنَا عَلَى مَا قَدْ وَعَدَنِي رَبِّي مِنَ اَلنَّصْرِ
تا بوده‌ام مرا از جنگ نترسانده، و از ضربت شمشير نهراسانده‌اند، من به وعدۀ پيروزى كه پروردگارم داده است استوارم

وَ اَللَّهِ مَا اِسْتَعْجَلَ مُتَجَرِّداً لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثْمَانَ إِلاَّ خَوْفاً مِنْ أَنْ يُطَالَبَ بِدَمِهِ لِأَنَّهُ مَظِنَّتُهُ
به خدا سوگند، طلحة بن عبيد الله، براى خونخواهى عثمان شورش نكرد، جز اينكه مى‌ترسيد خون عثمان از او مطالبه شود، زيرا او خود متّهم به قتل عثمان است

وَ لَمْ يَكُنْ فِي اَلْقَوْمِ أَحْرَصُ عَلَيْهِ مِنْهُ
كه در ميان مردم از او حريص‌تر بر قتل عثمان يافت نمى‌شد

فَأَرَادَ أَنْ يُغَالِطَ بِمَا أَجْلَبَ فِيهِ لِيَلْتَبِسَ اَلْأَمْرُ وَ يَقَعَ اَلشَّكُّ
براى اينكه مردم را دچار شك و ترديد كند، دست به اينگونه ادّعاهاى دروغين زد

وَ وَ اَللَّهِ مَا صَنَعَ فِي أَمْرِ عُثْمَانَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلاَثٍ
سوگند به خدا، لازم بود طلحه، نسبت به عثمان يكى از سه راه حل را انجام مى‌داد كه نداد

لَئِنْ كَانَ اِبْنُ عَفَّانَ ظَالِماً كَمَا كَانَ يَزْعُمُ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُوَازِرَ قَاتِلِيهِ وَ أَنْ يُنَابِذَ نَاصِرِيهِ
اگر پسر عفّان ستمكار بود چنانكه طلحه مى‌انديشيد، سزاوار بود با قاتلان عثمان همكارى مى‌كرد، و از ياران عثمان دورى مى‌گزيد

وَ لَئِنْ كَانَ مَظْلُوماً لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَكُونَ مِنَ اَلْمُنَهْنِهِينَ عَنْهُ وَ اَلْمُعَذِّرِينَ فِيهِ
يا اگر عثمان مظلوم بود مى‌بايست از كشته شدن او جلوگيرى مى‌كرد و نسبت به كارهاى عثمان عذرهاى موجّه و عموم پسندى را طرح مى‌كرد (تا خشم مردم فرو نشيند )

وَ لَئِنْ كَانَ فِي شَكٍّ مِنَ اَلْخَصْلَتَيْنِ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَعْتَزِلَهُ وَ يَرْكُدَ جَانِباً وَ يَدَعَ اَلنَّاسَ مَعَهُ
و اگر نسبت به امور عثمان شك و ترديد داشت خوب بود كه از مردم خشمگين كناره مى‌گرفت و به انزوا پناه برده و مردم را با عثمان وا مى‌گذاشت

فَمَا فَعَلَ وَاحِدَةً مِنَ اَلثَّلاَثِ وَ جَاءَ بِأَمْرٍ لَمْ يُعْرَفْ بَابُهُ وَ لَمْ تَسْلَمْ مَعَاذِيرُهُ
امّا او هيچ كدام از سه راه حل را انجام نداد، و به كارى دست زد كه دليل روشنى براى انجام آن نداشت، و عذرهايى آورد كه مردم پسند نيست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بیان ویژگی های خلیفه مسلمین و نهی از دنیا گرایی
گوهر بعدی:علوم بى پايان امام عليه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.