۳۱۹ بار خوانده شده
و من كلام له عليهالسلام خاطب به أهل البصرة على جهة اقتصاص الملاحم
(براى مردم بصره پس از پيروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى ايراد فرمود)
فَمَنِ اِسْتَطَاعَ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَفْعَلْ
مردم بصره! در پيدايش فتنهها هر كس كه مىتواند خود را به اطاعت پروردگار عزيز و برتر، مشغول دارد چنان كند
فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ عَلَى سَبِيلِ اَلْجَنَّةِ
اگر از من پيروى كنيد، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد
وَ إِنْ كَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِيرَةٍ
هر چند سخت و دشوار و پر از تلخىها باشد
وَ أَمَّا فُلاَنَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ اَلنِّسَاءِ
اما عائشه، پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد
وَ ضِغْنٌ غَلاَ فِي صَدْرِهَا كَمِرْجَلِ اَلْقَيْنِ
و كينهها در سينهاش چون كورۀ آهنگرى شعلهور گرديد
وَ لَوْ دُعِيَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَيْرِي مَا أَتَتْ إِلَيَّ لَمْ تَفْعَلْ
اگر از او مىخواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مىزد
وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا اَلْأُولَى
به هر حال احترام نخست او برقرار است
وَ اَلْحِسَابُ عَلَى اَللَّهِ تَعَالَى
و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است
وصف الإيمان منه سَبِيلٌ أَبْلَجُ اَلْمِنْهَاجِ أَنْوَرُ اَلسِّرَاجِ
ايمان روشنترين راهها و نورانىترين چراغهاست
فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلصَّالِحَاتِ
با ايمان مىتوان به اعمال صالح راه برد
وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلْإِيمَانِ
و با اعمال نيكو به ايمان مىتوان دسترسى پيدا كرد
وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ اَلْعِلْمُ
با ايمان، علم و دانش آبادان است
وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ اَلْمَوْتُ
و با آگاهى لازم، انسان را از مرگ مىهراسد
وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ اَلدُّنْيَا
و با مرگ دنيا پايان مىپذيرد
وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ اَلْآخِرَةُ
و با دنيا، توشۀ آخرت فراهم مىشود
وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ اَلْجَنَّةُ
و با قيامت بهشت نزديك مىشود
وَ تُبَرَّزُ اَلْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ
و جهنّم براى بدكاران آشكار مىگردد
وَ إِنَّ اَلْخَلْقَ لاَ مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ اَلْقِيَامَةِ
و مردم جز قيامت قرار گاهى ندارند
مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى اَلْغَايَةِ اَلْقُصْوَى
و شتابان به سوى ميدان مسابقه مىروند تا به منزلگاه آخرين رسند
حال أهل القبور في القيامة
منه قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ اَلْأَجْدَاثِ
گويا مىنگرم، همه از قبرها خارج شده
وَ صَارُوا إِلَى مَصَايِرِ اَلْغَايَاتِ
به سوى منزلگاههاى آخرين در حركتند
لِكُلِّ دَارٍ أَهْلُهَا لاَ يَسْتَبْدِلُونَ بِهَا وَ لاَ يُنْقَلُونَ عَنْهَا
هر خانهاى در بهشت به شخصى تعلق دارد، كه نه ديگرى را مىپذيرند و نه از آنجا به جاى ديگر انتقال مىيابند
وَ إِنَّ اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ
همانا «امر به معروف» و «نهى از منكر» دو صفت از اوصاف پروردگارند
وَ إِنَّهُمَا لاَ يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ
كه نه اجل را نزديك مىكند
وَ لاَ يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ
و نه روزى را كاهش مىدهد
وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اَللَّهِ
بر شما باد عمل كردن به قرآن
فَإِنَّهُ اَلْحَبْلُ اَلْمَتِينُ وَ اَلنُّورُ اَلْمُبِينُ
كه ريسمان محكم الهى، و نور آشكار
وَ اَلشِّفَاءُ اَلنَّافِعُ
و درمانى سودمند است
وَ اَلرِّيُّ اَلنَّاقِعُ
كه تشنگى را فرونشاند
وَ اَلْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ
نگهدارندۀ كسى است كه به آن تمسّك جويد
وَ اَلنَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ
و نجات دهندۀ آن كس است كه به آن چنگ آويزد
لاَ يَعْوَجُّ فَيُقَامَ
كجى ندارد تا راست شود
وَ لاَ يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ
و گرايش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود
وَ لاَ تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ اَلرَّدِّ
و تكرار و شنيدن پياپى آيات، كهنهاش نمىسازد
وَ وُلُوجُ اَلسَّمْعِ
و گوش از شنيدن آن خسته نمىشود
مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ
كسى كه با قرآن سخن بگويد راست گفته و هر كس بدان عمل كند پيشتاز است
و قام إليه رجل فقال يا أمير المؤمنين أخبرنا عن الفتنة
(در اينجا مردى بلند شد و گفت: اى امير المؤمنين ما را از فتنه آگاه كن
و هل سألت رسول اللّه صلىاللهعليهوآله عنها فقال عليهالسلام
آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤالى نفرمودهاى؟ پاسخ داد)
إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَهُ الم أَ حَسِبَ اَلنّٰاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّٰا وَ هُمْ لاٰ يُفْتَنُونَ
آنگاه كه خداوند آيه 1 و 2 سورۀ عنكبوت را نازل كرد كه: (آيا مردم خيال مىكنند چون كه گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها مىشوند؟)
عَلِمْتُ أَنَّ اَلْفِتْنَةَ لاَ تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله بَيْنَ أَظْهُرِنَا
دانستم كه تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان ماست آزمايش نمىگرديم
فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا هَذِهِ اَلْفِتْنَةُ اَلَّتِي أَخْبَرَكَ اَللَّهُ تَعَالَى بِهَا
پرسيدم اى رسول خدا! اين فتنه و آزمايش كدام است كه خدا شما را بدان آگاهى داده است
فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي
فرمود: «اى على! پس از من امّت اسلامى به فتنه و آزمون دچار مىگردند
فَقُلْتُ يَا رَسُولُ اَللَّهِ أَ وَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اُسْتُشْهِدَ مَنِ اُسْتُشْهِدَ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ حِيزَتْ عَنِّي اَلشَّهَادَةُ
گفتم اى رسول خدا مگر جز اين است كه در روز «احد» كه گروهى از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد
فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتَ لِي أَبْشِرْ فَإِنَّ اَلشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ
و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودى: اى على! مژده باد تو را كه شهادت در پى تو خواهد آمد
فَقَالَ لِي إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ فَكَيْفَ صَبْرُكَ إِذاً
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق مىپذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است
فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ مَوَاطِنِ اَلصَّبْرِ
گفتم اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين موردى جاى صبر و شكيبايى نيست
وَ لَكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ اَلْبُشْرَى وَ اَلشُّكْرِ
بلكه جاى مژده شنيدن و شكر گزارى است
وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ اَلْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ
و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «اى على! همانا اين مردم به زودى با اموالشان دچار فتنه و آزمايش مىشوند
وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ
و در ديندارى بر خدا منّت مىگذارند
وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ
با اين حال انتظار رحمت او را دارند
وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ
و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن مىپندارند
وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ اَلْكَاذِبَةِ وَ اَلْأَهْوَاءِ اَلسَّاهِيَةِ
حرام خدا را با شبهات دروغين، و هوسهاى غفلت زا، حلال مىكنند
فَيَسْتَحِلُّونَ اَلْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ
«شراب» را به بهانه اينكه «آب انگور» است
وَ اَلسُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ
و رشوه را كه «هديه» است
وَ اَلرِّبَا بِالْبَيْعِ
و ربا را كه «نوعى معامله» است حلال مىشمارند
قُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَبِأَيِّ اَلْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ
گفتم اى رسول خدا: در آن زمان مردم را در چه پايهاى بدانم
أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ
آيا در پايۀ ارتداد؟ يا فتنه و آزمايش
فَقَالَ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ
پاسخ فرمود: «در پايهاى از فتنه و آزمايش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
(براى مردم بصره پس از پيروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى ايراد فرمود)
فَمَنِ اِسْتَطَاعَ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَفْعَلْ
مردم بصره! در پيدايش فتنهها هر كس كه مىتواند خود را به اطاعت پروردگار عزيز و برتر، مشغول دارد چنان كند
فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ عَلَى سَبِيلِ اَلْجَنَّةِ
اگر از من پيروى كنيد، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد
وَ إِنْ كَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِيرَةٍ
هر چند سخت و دشوار و پر از تلخىها باشد
وَ أَمَّا فُلاَنَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ اَلنِّسَاءِ
اما عائشه، پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد
وَ ضِغْنٌ غَلاَ فِي صَدْرِهَا كَمِرْجَلِ اَلْقَيْنِ
و كينهها در سينهاش چون كورۀ آهنگرى شعلهور گرديد
وَ لَوْ دُعِيَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَيْرِي مَا أَتَتْ إِلَيَّ لَمْ تَفْعَلْ
اگر از او مىخواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مىزد
وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا اَلْأُولَى
به هر حال احترام نخست او برقرار است
وَ اَلْحِسَابُ عَلَى اَللَّهِ تَعَالَى
و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است
وصف الإيمان منه سَبِيلٌ أَبْلَجُ اَلْمِنْهَاجِ أَنْوَرُ اَلسِّرَاجِ
ايمان روشنترين راهها و نورانىترين چراغهاست
فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلصَّالِحَاتِ
با ايمان مىتوان به اعمال صالح راه برد
وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلْإِيمَانِ
و با اعمال نيكو به ايمان مىتوان دسترسى پيدا كرد
وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ اَلْعِلْمُ
با ايمان، علم و دانش آبادان است
وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ اَلْمَوْتُ
و با آگاهى لازم، انسان را از مرگ مىهراسد
وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ اَلدُّنْيَا
و با مرگ دنيا پايان مىپذيرد
وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ اَلْآخِرَةُ
و با دنيا، توشۀ آخرت فراهم مىشود
وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ اَلْجَنَّةُ
و با قيامت بهشت نزديك مىشود
وَ تُبَرَّزُ اَلْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ
و جهنّم براى بدكاران آشكار مىگردد
وَ إِنَّ اَلْخَلْقَ لاَ مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ اَلْقِيَامَةِ
و مردم جز قيامت قرار گاهى ندارند
مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى اَلْغَايَةِ اَلْقُصْوَى
و شتابان به سوى ميدان مسابقه مىروند تا به منزلگاه آخرين رسند
حال أهل القبور في القيامة
منه قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ اَلْأَجْدَاثِ
گويا مىنگرم، همه از قبرها خارج شده
وَ صَارُوا إِلَى مَصَايِرِ اَلْغَايَاتِ
به سوى منزلگاههاى آخرين در حركتند
لِكُلِّ دَارٍ أَهْلُهَا لاَ يَسْتَبْدِلُونَ بِهَا وَ لاَ يُنْقَلُونَ عَنْهَا
هر خانهاى در بهشت به شخصى تعلق دارد، كه نه ديگرى را مىپذيرند و نه از آنجا به جاى ديگر انتقال مىيابند
وَ إِنَّ اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ
همانا «امر به معروف» و «نهى از منكر» دو صفت از اوصاف پروردگارند
وَ إِنَّهُمَا لاَ يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ
كه نه اجل را نزديك مىكند
وَ لاَ يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ
و نه روزى را كاهش مىدهد
وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اَللَّهِ
بر شما باد عمل كردن به قرآن
فَإِنَّهُ اَلْحَبْلُ اَلْمَتِينُ وَ اَلنُّورُ اَلْمُبِينُ
كه ريسمان محكم الهى، و نور آشكار
وَ اَلشِّفَاءُ اَلنَّافِعُ
و درمانى سودمند است
وَ اَلرِّيُّ اَلنَّاقِعُ
كه تشنگى را فرونشاند
وَ اَلْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ
نگهدارندۀ كسى است كه به آن تمسّك جويد
وَ اَلنَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ
و نجات دهندۀ آن كس است كه به آن چنگ آويزد
لاَ يَعْوَجُّ فَيُقَامَ
كجى ندارد تا راست شود
وَ لاَ يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ
و گرايش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود
وَ لاَ تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ اَلرَّدِّ
و تكرار و شنيدن پياپى آيات، كهنهاش نمىسازد
وَ وُلُوجُ اَلسَّمْعِ
و گوش از شنيدن آن خسته نمىشود
مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ
كسى كه با قرآن سخن بگويد راست گفته و هر كس بدان عمل كند پيشتاز است
و قام إليه رجل فقال يا أمير المؤمنين أخبرنا عن الفتنة
(در اينجا مردى بلند شد و گفت: اى امير المؤمنين ما را از فتنه آگاه كن
و هل سألت رسول اللّه صلىاللهعليهوآله عنها فقال عليهالسلام
آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤالى نفرمودهاى؟ پاسخ داد)
إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَهُ الم أَ حَسِبَ اَلنّٰاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّٰا وَ هُمْ لاٰ يُفْتَنُونَ
آنگاه كه خداوند آيه 1 و 2 سورۀ عنكبوت را نازل كرد كه: (آيا مردم خيال مىكنند چون كه گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها مىشوند؟)
عَلِمْتُ أَنَّ اَلْفِتْنَةَ لاَ تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله بَيْنَ أَظْهُرِنَا
دانستم كه تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان ماست آزمايش نمىگرديم
فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا هَذِهِ اَلْفِتْنَةُ اَلَّتِي أَخْبَرَكَ اَللَّهُ تَعَالَى بِهَا
پرسيدم اى رسول خدا! اين فتنه و آزمايش كدام است كه خدا شما را بدان آگاهى داده است
فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي
فرمود: «اى على! پس از من امّت اسلامى به فتنه و آزمون دچار مىگردند
فَقُلْتُ يَا رَسُولُ اَللَّهِ أَ وَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اُسْتُشْهِدَ مَنِ اُسْتُشْهِدَ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ حِيزَتْ عَنِّي اَلشَّهَادَةُ
گفتم اى رسول خدا مگر جز اين است كه در روز «احد» كه گروهى از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد
فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتَ لِي أَبْشِرْ فَإِنَّ اَلشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ
و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودى: اى على! مژده باد تو را كه شهادت در پى تو خواهد آمد
فَقَالَ لِي إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ فَكَيْفَ صَبْرُكَ إِذاً
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق مىپذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است
فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ مَوَاطِنِ اَلصَّبْرِ
گفتم اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين موردى جاى صبر و شكيبايى نيست
وَ لَكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ اَلْبُشْرَى وَ اَلشُّكْرِ
بلكه جاى مژده شنيدن و شكر گزارى است
وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ اَلْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ
و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «اى على! همانا اين مردم به زودى با اموالشان دچار فتنه و آزمايش مىشوند
وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ
و در ديندارى بر خدا منّت مىگذارند
وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ
با اين حال انتظار رحمت او را دارند
وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ
و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن مىپندارند
وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ اَلْكَاذِبَةِ وَ اَلْأَهْوَاءِ اَلسَّاهِيَةِ
حرام خدا را با شبهات دروغين، و هوسهاى غفلت زا، حلال مىكنند
فَيَسْتَحِلُّونَ اَلْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ
«شراب» را به بهانه اينكه «آب انگور» است
وَ اَلسُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ
و رشوه را كه «هديه» است
وَ اَلرِّبَا بِالْبَيْعِ
و ربا را كه «نوعى معامله» است حلال مىشمارند
قُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَبِأَيِّ اَلْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ
گفتم اى رسول خدا: در آن زمان مردم را در چه پايهاى بدانم
أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ
آيا در پايۀ ارتداد؟ يا فتنه و آزمايش
فَقَالَ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ
پاسخ فرمود: «در پايهاى از فتنه و آزمايش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شگفتیهای آفرینش خفاش
گوهر بعدی:سفارش به پرهیزکاری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.