۳۱۵ بار خوانده شده

روانشناسى طلحه و زبير

و من كلام له عليه‌السلام في ذكر أهل البصرة
(اين خطبه در بارۀ شهر بصره و مردمش و طلحه و زبير ايراد شد)

كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا يَرْجُو اَلْأَمْرَ لَهُ
هر كدام از طلحه و زبير، اميدوار است كه حكومت را به دست آورد

وَ يَعْطِفُهُ عَلَيْهِ دُونَ صَاحِبِهِ
و ديده به آن دوخته و رفيق خود را به حساب نمى‌آورد

لاَ يَمُتَّانِ إِلَى اَللَّهِ بِحَبْلٍ
آن دو، نه رشته‌اى الهى را چنگ زدند

وَ لاَ يَمُدَّانِ إِلَيْهِ بِسَبَبٍ
و نه با وسيله‌اى به خدا روى آوردند

كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَامِلُ ضَبٍّ لِصَاحِبِهِ
هر كدام با كينه رفيق خود را بر دوش مى‌كشد

وَ عَمَّا قَلِيلٍ يُكْشَفُ قِنَاعُهُ بِهِ
كه به زودى پرده از روى آن كنار خواهد رفت

وَ اَللَّهِ لَئِنْ أَصَابُوا اَلَّذِي يُرِيدُونَ لَيَنْتَزِعَنَّ هَذَا نَفْسَ هَذَا
به خدا سوگند! اگر به آنچه مى‌خواهند برسند، اين جان آن را مى‌گيرد

وَ لَيَأْتِيَنَّ هَذَا عَلَى هَذَا
و آن، اين را از پاى در مى‌آورد

قَدْ قَامَتِ اَلْفِئَةُ اَلْبَاغِيَةُ
هم اكنون گروهى سركش و نافرمان به پا خاسته‌اند (ناكثين)

فَأَيْنَ اَلْمُحْتَسِبُونَ
پس خدا جويان حسابگر كجايند

فَقَدْ سُنَّتْ لَهُمُ اَلسُّنَنُ
سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ايشان بيان گرديد

وَ قُدِّمَ لَهُمُ اَلْخَبَرُ
و اخبار امروز را به آنان گفته‌اند

وَ لِكُلِّ ضَلَّةٍ عِلَّةٌ
در حالى كه براى هر گمراهى علّتى

وَ لِكُلِّ نَاكِثٍ شُبْهَةٌ
و براى هر عهد شكنى بهانه‌اى وجود دارد

وَ اَللَّهِ لاَ أَكُونُ كَمُسْتَمِعِ اَللَّدْمِ
سوگند به خدا! من آن كس نيستم كه صداى گريه

يَسْمَعُ اَلنَّاعِيَ وَ يَحْضُرُ اَلْبَاكِيَ ثُمَّ لاَ يَعْتَبِرُ
و بر سر و سينه زدن براى مرده، و نداى فرشته مرگ را بشنود و عبرت نگيرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فلسفه بعثت خبر از آینده و اندرز به مردم
گوهر بعدی:وصيت هاى امام على عليه السلام پیش از شهادت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.