۳۱۷ بار خوانده شده

پیمان شکنی طلحه و زبير

و من كلام له عليه‌السلام في شأن طلحة و الزبير و في البيعة له
(در بارۀ طلحه و زبير در سال 36 هجرى در آستانه جنگ فرمود)

طلحة و الزبير وَ اَللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً
به خدا سوگند (طلحه و زبير) و پيروانشان، نه منكرى در كارهاى من سراغ دارند كه برابر آن بايستند

وَ لاَ جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نِصْفاً
و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند

وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ
آنها حقّى را مى‌طلبند كه خود ترك كرده‌اند، و انتقام خونى را مى‌خواهند كه خود ريخته‌اند

فَإِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ نَصِيبَهُمْ مِنْهُ
اگر من در ريختن اين خون شريكشان بودم آنها نيز از آن سهمى دارند

وَ إِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي فَمَا اَلطَّلِبَةُ إِلاَّ قِبَلَهُمْ
و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته‌اند، بايد از خود انتقام بگيرند

وَ إِنَّ أَوَّلَ عَدْلِهِمْ لَلْحُكْمُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ
اولين مرحله عدالت آن كه خود را محكوم كنند

إِنَّ مَعِي لَبَصِيرَتِي مَا لَبَسْتُ وَ لاَ لُبِسَ عَلَيَّ
همانا آگاهى و حقيقت بينى، با من همراه است، نه حق را از خود پوشيده داشته‌ام و نه بر من پوشيده بود

وَ إِنَّهَا لَلْفِئَةُ اَلْبَاغِيَةُ فِيهَا اَلْحَمَأُ وَ اَلْحُمَّةُ وَ اَلشُّبْهَةُ اَلْمُغْدِفَةُ
همانا ناكثين (اصحاب جمل) گروهى سركش و ستمگرند، خشم و كينه، و زهر عقرب، و شبهاتى چون شب ظلمانى در دلهايشان وجود دارد

وَ إِنَّ اَلْأَمْرَ لَوَاضِحٌ وَ قَدْ زَاحَ اَلْبَاطِلُ عَنْ نِصَابِهِ
در حالى كه حقيقت پديدار و باطل ريشه كن شده

وَ اِنْقَطَعَ لِسَانُهُ عَنْ شَغْبِهِ
و زبانش از حركت بر ضد حق فرومانده است

وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَأُفْرِطَنَّ لَهُمْ حَوْضاً أَنَا مَاتِحُهُ
به خدا سوگند، حوضى برايشان پر از آب نمايم كه تنها خود بتوانم آبش را بيرون كشم

لاَ يَصْدُرُونَ عَنْهُ بِرِيٍّ
به گونه‌اى كه از آب آن سيراب برنگردند

وَ لاَ يَعُبُّونَ بَعْدَهُ فِي حَسْيٍ
و پس از آن از هيچ گودالى آب ننوشند! (يعنى نقشه‌اى براى آنان طرح كنم كه راه فرار نداشته باشند)

أمر البيعة و منه فَأَقْبَلْتُمْ إِلَيَّ إِقْبَالَ اَلْعُوذِ اَلْمَطَافِيلِ عَلَى أَوْلاَدِهَا
(شما مردم!) براى بيعت كردن، به سوى من روى آورديد، همانند مادران تازه زاييده كه به طرف بچّه‌هاى خود مى‌شتابند

تَقُولُونَ اَلْبَيْعَةَ اَلْبَيْعَةَ
و پياپى فرياد كشيديد، بيعت! بيعت

قَبَضْتُ كَفِّي فَبَسَطْتُمُوهَا وَ نَازَعَتْكُمْ يَدِي فَجَاذَبْتُمُوهَا
من دستان خويش فروبستم، اما شما به اصرار آن را گشوديد، من از دست دراز كردن، سرباز زدم، و شما دستم را كشيديد

اَللَّهُمَّ إِنَّهُمَا قَطَعَانِي وَ ظَلَمَانِي وَ نَكَثَا بَيْعَتِي وَ أَلَّبَا اَلنَّاسَ عَلَيَّ
خدايا! طلحه و زبير پيوند مرا گسستند، بر من ستم كرده و بيعت مرا شكستند، و مردم را براى جنگ با من شوراندند

فَاحْلُلْ مَا عَقَدَا
خدايا آنچه را بستند تو بگشا

وَ لاَ تُحْكِمْ لَهُمَا مَا أَبْرَمَا
و آنچه را محكم رشته‌اند پايدار مفرما

وَ أَرِهِمَا اَلْمَسَاءَةَ فِيمَا أَمَّلاَ وَ عَمِلاَ
و آرزوهايى كه براى آن تلاش مى‌كنند بر باد ده

وَ لَقَدِ اِسْتَثَبْتُهُمَا قَبْلَ اَلْقِتَالِ وَ اِسْتَأْنَيْتُ بِهِمَا أَمَامَ اَلْوِقَاعِ فَغَمَطَا اَلنِّعْمَةَ وَ رَدَّا اَلْعَافِيَةَ
من پيش از جنگ از آنها خواستم تا باز گردند، و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را مى‌كشيدم، لكن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سينۀ عافيت دست رد گذاردند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بیعت مردم با امام علیه السلام
گوهر بعدی:خبر از فتنهها و حوادث آینده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.