۲۹۵ بار خوانده شده

بیان انحرافات خوارج

و من كلام له عليه‌السلام و فيه يبين بعض أحكام الدين
افشاء گمراهى خوارج

و يكشف للخوارج الشبهة و ينقض حكم الحكمين

فَإِنْ أَبَيْتُمْ إِلاَّ أَنْ تَزْعُمُوا أَنِّي أَخْطَأْتُ وَ ضَلَلْتُ
پس اگر چنين مى‌پنداريد كه من خطا كرده و گمراه شدم

فَلِمَ تُضَلِّلُونَ عَامَّةَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى‌الله‌عليه‌وآله بِضَلاَلِي
پس چرا همۀ امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به گمراهى من گمراه مى‌دانيد

وَ تَأْخُذُونَهُمْ بِخَطَئِي
و خطاى مرا به حساب آنان مى‌گذاريد

وَ تُكَفِّرُونَهُمْ بِذُنُوبِي
و آنان را براى خطاى من كافر مى‌شماريد

سُيُوفُكُمْ عَلَى عَوَاتِقِكُمْ تَضَعُونَهَا مَوَاضِعَ اَلْبُرْءِ وَ اَلسُّقْمِ
شمشيرها را بر گردن نهاده، كور كورانه فرود مى‌آوريد و گناهكار و بى‌گناه را به هم مخلوط‍‌ كرده همه را يكى مى‌پنداريد

وَ تَخْلِطُونَ مَنْ أَذْنَبَ بِمَنْ لَمْ يُذْنِبْ

وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله رَجَمَ اَلزَّانِيَ اَلْمُحْصَنَ
در حالى كه شما مى‌دانيد، همانا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زناكارى را كه همسر داشت سنگسار كرد

ثُمَّ صَلَّى عَلَيْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ
سپس بر او نماز گزارد، و ميراثش را به خانواده‌اش سپرد

وَ قَتَلَ اَلْقَاتِلَ وَ وَرَّثَ مِيرَاثَهُ أَهْلَهُ
و قاتل را كشت و ميراث او را به خانواده‌اش بازگرداند

وَ قَطَعَ اَلسَّارِقَ وَ جَلَدَ اَلزَّانِيَ غَيْرَ اَلْمُحْصَنِ
دست دزد را بريد و زناكارى را كه همسر نداشت تازيانه زد

ثُمَّ قَسَمَ عَلَيْهِمَا مِنَ اَلْفَيْءِ
و سهم آنان را از غنائم مى‌داد

وَ نَكَحَا اَلْمُسْلِمَاتِ
تا با زنان مسلمان ازدواج كنند

فَأَخَذَهُمْ رَسُولُ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله بِذُنُوبِهِمْ
پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنها را براى گناهانشان كيفر مى‌داد

وَ أَقَامَ حَقَّ اَللَّهِ فِيهِمْ
و حدود الهى را بر آنان جارى مى‌ساخت

وَ لَمْ يَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ اَلْإِسْلاَمِ
امّا سهم اسلامى آنها را از بين نمى‌برد

وَ لَمْ يُخْرِجْ أَسْمَاءَهُمْ مِنْ بَيْنِ أَهْلِهِ
و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمى‌ساخت. (پس با انجام گناهان كبيره كافر نشدند)

ثُمَّ أَنْتُمْ شِرَارُ اَلنَّاسِ
شما (خوارج)، بدترين مردم

وَ مَنْ رَمَى بِهِ اَلشَّيْطَانُ مَرَامِيَهُ
و آلت دست شيطان

وَ ضَرَبَ بِهِ تِيهَهُ
و عامل گمراهى اين و آن مى‌باشيد

وَ سَيَهْلِكُ فِيَّ صِنْفَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ اَلْحُبُّ إِلَى غَيْرِ اَلْحَقِّ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ اَلْبُغْضُ إِلَى غَيْرِ اَلْحَقِّ
به زودى دو گروه نسبت به من هلاك مى‌گردند: دوستى كه افراط‍‌ كند و به غير حق كشانده شود، و دشمنى كه در كينه توزى با من زياده روى كرده به راه باطل در آيد

وَ خَيْرُ اَلنَّاسِ فِيَّ حَالاً اَلنَّمَطُ اَلْأَوْسَطُ فَالْزَمُوهُ
بهترين مردم نسبت به من گروه ميانه رو هستند. از آنها جدا نشويد

وَ اِلْزَمُوا اَلسَّوَادَ اَلْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اَللَّهِ مَعَ اَلْجَمَاعَةِ
همواره با بزرگ‌ترين جمعيّت‌ها باشيد كه دست خدا با جماعت است

وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلْفُرْقَةَ
از پراكندگى بپرهيزيد

فَإِنَّ اَلشَّاذَّ مِنَ اَلنَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ اَلشَّاذَّ مِنَ اَلْغَنَمِ لِلذِّئْبِ
كه انسان تنها بهرۀ شيطان است آنگونه كه گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود

أَلاَ مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا اَلشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ
آگاه باشيد هر كس كه مردم را به اين شعار «تفرقه و جدايى» دعوت كند او را بكشيد هر چند كه زير عمامه من باشد

فَإِنَّمَا حُكِّمَ اَلْحَكَمَانِ لِيُحْيِيَا مَا أَحْيَا اَلْقُرْآنُ وَ يُمِيتَا مَا أَمَاتَ اَلْقُرْآنُ
اگر به آن دو نفر (ابو موسى و عمرو عاص) رأى به داورى داده شد، تنها براى اين بود كه آنچه را قرآن زنده كرد زنده سازند، و آنچه را قرآن مرده خواند، بميرانند

وَ إِحْيَاؤُهُ اَلاِجْتِمَاعُ عَلَيْهِ
زنده كردن قرآن اين است كه دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمايند

وَ إِمَاتَتُهُ اَلاِفْتِرَاقُ عَنْهُ
و ميراندن، از بين بردن پراكندگى و جدايى است

فَإِنْ جَرَّنَا اَلْقُرْآنُ إِلَيْهِمُ اِتَّبَعْنَاهُمْ
پس اگر قرآن ما را به سوى آنان بكشاند آنان را پيروى مى‌كنيم

وَ إِنْ جَرَّهُمْ إِلَيْنَا اِتَّبَعُونَا
و اگر آنان را به سوى ما سوق داد بايد اطاعت كنند

فَلَمْ آتِ لاَ أَبَا لَكُمْ بُجْراً
پدر مباد شما را! من شرّى براه نيانداخته

وَ لاَ خَتَلْتُكُمْ عَنْ أَمْرِكُمْ
و شما را نسبت به سرنوشت شما نفريفته

وَ لاَ لَبَّسْتُهُ عَلَيْكُمْ
و چيزى را بر شما مشتبه نساخته‌ام

إِنَّمَا اِجْتَمَعَ رَأْيُ مَلَئِكُمْ عَلَى اِخْتِيَارِ رَجُلَيْنِ أَخَذْنَا عَلَيْهِمَا أَلاَّ يَتَعَدَّيَا اَلْقُرْآنَ
همانا رأى مردم شما بر اين قرار گرفت كه دو نفر را براى داورى انتخاب كنند، ما هم از آنها پيمان گرفتيم كه از قرآن تجاوز نكنند

فَتَاهَا عَنْهُ
امّا افسوس كه آنها عقل خويش را از دست دادند

وَ تَرَكَا اَلْحَقَّ وَ هُمَا يُبْصِرَانِهِ
حق را ترك كردند در حالى كه آن را به خوبى مى‌ديدند

وَ كَانَ اَلْجَوْرُ هَوَاهُمَا فَمَضَيَا عَلَيْهِ
چون ستمگرى با هوا پرستى آنها سازگار بود با ستم همراه شدند

وَ قَدْ سَبَقَ اِسْتِثْنَاؤُنَا عَلَيْهِمَا فِي اَلْحُكُومَةِ بِالْعَدْلِ وَ اَلصَّمْدِ لِلْحَقِّ سُوءَ رَأْيِهِمَا وَ جَوْرَ حُكْمِهِمَا
ما پيش از داورى ظالمانۀ‌شان با آنها شرط‍‌ كرديم كه به عدالت داورى كنند و بر أساس حق حكم نمايند، امّا به آن پاى بند نماندند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:عدالت اقتصادى امام عليه السلام
گوهر بعدی:بيان حوادث سخت آينده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.