۳۰۹ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام في ذم الدنيا
پرهيز دادن از دنيا پرستى
وَ أُحَذِّرُكُمُ اَلدُّنْيَا فَإِنَّهَا مَنْزِلُ قُلْعَةٍ
شما را از دنيا پرستى مىترسانم، زيرا منزلگاهى است براى كوچ كردن
وَ لَيْسَتْ بِدَارِ نُجْعَةٍ
نه منزلى براى هميشه مانده است
قَدْ تَزَيَّنَتْ بِغُرُورِهَا
دنيا خود را با غرور زينت داده
وَ غَرَّتْ بِزِينَتِهَا
و با زينت و زيبايى مىفريبد
دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا
خانهاى است كه نزد خداوند بى مقدار است
فَخَلَطَ حَلاَلَهَا بِحَرَامِهَا
زيرا كه حلال آن با حرام
وَ خَيْرَهَا بِشَرِّهَا
و خوبى آن با بدى
وَ حَيَاتَهَا بِمَوْتِهَا
و زندگى در آن با مرگ
وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا
و شيرينى آن با تلخىها در آميخته است
لَمْ يُصْفِهَا اَللَّهُ تَعَالَى لِأَوْلِيَائِهِ
خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نكرد
وَ لَمْ يَضِنَّ بِهَا عَلَى أَعْدَائِهِ
و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود
خَيْرُهَا زَهِيدٌ
خير دنيا اندك
وَ شَرُّهَا عَتِيدٌ
و شرّ آن آماده
وَ جَمْعُهَا يَنْفَدُ
و فراهم آمدهاش پراكنده
وَ مُلْكُهَا يُسْلَبُ
و ملك آن غارت شده
وَ عَامِرُهَا يَخْرَبُ
و آبادانى آن رو به ويرانى نهاده است
فَمَا خَيْرُ دَارٍ تُنْقَضُ نَقْضَ اَلْبِنَاءِ
چه ارزشى دارد خانهاى كه پايههاى آن در حال فروريختن
وَ عُمُرٍ يَفْنَى فِيهَا فَنَاءَ اَلزَّادِ
و عمر آن چون زاد و توشه پايان مىپذيرد
وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ اِنْقِطَاعَ اَلسَّيْرِ
و چه لذّتى دارد زندگانى كه چونان مدّت سفر به آخر مىرسد
اِجْعَلُوا مَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِكُمْ
مردم! آنچه را خدا واجب كرده جزو خواستههاى خود بدانيد
وَ اِسْأَلُوهُ مِنْ أَدَاءِ حَقِّهِ مَا سَأَلَكُمْ
و در پرداختن حقوق الهى از او يارى طلبيد
وَ أَسْمِعُوا دَعْوَةَ اَلْمَوْتِ آذَانَكُمْ قَبْلَ أَنْ يُدْعَى بِكُمْ
و پيش از آن كه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد
إِنَّ اَلزَّاهِدِينَ فِي اَلدُّنْيَا تَبْكِي قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِكُوا
همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان مىگريد
وَ يَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا
و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شديد است
وَ يَكْثُرُ مَقْتُهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَ إِنِ اِغْتَبَطُوا بِمَا رُزِقُوا
و اگر چه براى نعمتهاى فراوان مورد غبطۀ ديگران قرار گيرند امّا با نفس خود در دشمنى بسيارى قرار دارند
قَدْ غَابَ عَنْ قُلُوبِكُمْ ذِكْرُ اَلْآجَالِ
ياد مرگ از دلهاى شما رفته
وَ حَضَرَتْكُمْ كَوَاذِبُ اَلْآمَالِ
و آرزوهاى فريبنده جاى آن را گرفته است
فَصَارَتِ اَلدُّنْيَا أَمْلَكَ بِكُمْ مِنَ اَلْآخِرَةِ
و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب كرده
وَ اَلْعَاجِلَةُ أَذْهَبَ بِكُمْ مِنَ اَلْآجِلَةِ
و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ كرده است و دنيا زدگى قيامت را از يادتان برده است
وَ إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِينِ اَللَّهِ
همانا شما برادران دينى يكديگريد
مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلاَّ خُبْثُ اَلسَّرَائِرِ وَ سُوءُ اَلضَّمَائِرِ
چيزى جز درون پليد و نيّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است
فَلاَ تَوَازَرُونَ وَ لاَ تَنَاصَحُونَ
نه يكديگر را يارى مىدهيد، نه خير خواه يكديگريد
وَ لاَ تَبَاذَلُونَ وَ لاَ تَوَادُّونَ
و نه چيزى به يكديگر مىبخشيد و نه به يكديگر دوستى مىكنيد
مَا بَالُكُمْ تَفْرَحُونَ بِالْيَسِيرِ مِنَ اَلدُّنْيَا تُدْرِكُونَهُ
شما را چه شده است كه با به دست آوردن متاعى اندك از دنيا شادمان مىگرديد
وَ لاَ يَحْزُنُكُمُ اَلْكَثِيرُ مِنَ اَلْآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ
و از متاع بسيار آخرت كه از دست مىدهيد اندوهناك نمىشويد
وَ يُقْلِقُكُمُ اَلْيَسِيرُ مِنَ اَلدُّنْيَا يَفُوتُكُمْ
امّا با از دست دادن چيزى اندك از دنيا مضطرب شده
حَتَّى يَتَبَيَّنَ ذَلِكَ فِي وُجُوهِكُمْ
كه آثار پريشانى در چهرهها آشكار مىگردد
وَ قِلَّةِ صَبْرِكُمْ عَمَّا زُوِيَ مِنْهَا عَنْكُمْ
و بى تابى مىكنيد
كَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِكُمْ
گويا اين دنيا محل زندگى جاودان شما
وَ كَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاقٍ عَلَيْكُمْ
و وسائل آن براى هميشه از آن شماست
وَ مَا يَمْنَعُ أَحَدَكُمْ أَنْ يَسْتَقْبِلَ أَخَاهُ بِمَا يَخَافُ مِنْ عَيْبِهِ إِلاَّ مَخَافَةُ أَنْ يَسْتَقْبِلَهُ بِمِثْلِهِ
چيزى شما را از عيب جويى برادر دينى باز نمىدارد جز آن كه مىترسيد مانند آن عيب را در شما به رختان كشند
قَدْ تَصَافَيْتُمْ عَلَى رَفْضِ اَلْآجِلِ وَ حُبِّ اَلْعَاجِلِ
در بى اعتنايى به آخرت و دوستى دنيا يك دل شدهايد
وَ صَارَ دِينُ أَحَدِكُمْ لُعْقَةً عَلَى لِسَانِهِ
و هر يك از شما دين را تنها بر سر زبان مىآوريد
صَنِيعَ مَنْ قَدْ فَرَغَ مِنْ عَمَلِهِ
و از اين كار خشنوديد همانند كارگرى كه كارش را به پايان رسانده
وَ أَحْرَزَ رِضَى سَيِّدِهِ
و خشنودى مولاى خود را فراهم كرده است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
پرهيز دادن از دنيا پرستى
وَ أُحَذِّرُكُمُ اَلدُّنْيَا فَإِنَّهَا مَنْزِلُ قُلْعَةٍ
شما را از دنيا پرستى مىترسانم، زيرا منزلگاهى است براى كوچ كردن
وَ لَيْسَتْ بِدَارِ نُجْعَةٍ
نه منزلى براى هميشه مانده است
قَدْ تَزَيَّنَتْ بِغُرُورِهَا
دنيا خود را با غرور زينت داده
وَ غَرَّتْ بِزِينَتِهَا
و با زينت و زيبايى مىفريبد
دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا
خانهاى است كه نزد خداوند بى مقدار است
فَخَلَطَ حَلاَلَهَا بِحَرَامِهَا
زيرا كه حلال آن با حرام
وَ خَيْرَهَا بِشَرِّهَا
و خوبى آن با بدى
وَ حَيَاتَهَا بِمَوْتِهَا
و زندگى در آن با مرگ
وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا
و شيرينى آن با تلخىها در آميخته است
لَمْ يُصْفِهَا اَللَّهُ تَعَالَى لِأَوْلِيَائِهِ
خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نكرد
وَ لَمْ يَضِنَّ بِهَا عَلَى أَعْدَائِهِ
و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود
خَيْرُهَا زَهِيدٌ
خير دنيا اندك
وَ شَرُّهَا عَتِيدٌ
و شرّ آن آماده
وَ جَمْعُهَا يَنْفَدُ
و فراهم آمدهاش پراكنده
وَ مُلْكُهَا يُسْلَبُ
و ملك آن غارت شده
وَ عَامِرُهَا يَخْرَبُ
و آبادانى آن رو به ويرانى نهاده است
فَمَا خَيْرُ دَارٍ تُنْقَضُ نَقْضَ اَلْبِنَاءِ
چه ارزشى دارد خانهاى كه پايههاى آن در حال فروريختن
وَ عُمُرٍ يَفْنَى فِيهَا فَنَاءَ اَلزَّادِ
و عمر آن چون زاد و توشه پايان مىپذيرد
وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ اِنْقِطَاعَ اَلسَّيْرِ
و چه لذّتى دارد زندگانى كه چونان مدّت سفر به آخر مىرسد
اِجْعَلُوا مَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِكُمْ
مردم! آنچه را خدا واجب كرده جزو خواستههاى خود بدانيد
وَ اِسْأَلُوهُ مِنْ أَدَاءِ حَقِّهِ مَا سَأَلَكُمْ
و در پرداختن حقوق الهى از او يارى طلبيد
وَ أَسْمِعُوا دَعْوَةَ اَلْمَوْتِ آذَانَكُمْ قَبْلَ أَنْ يُدْعَى بِكُمْ
و پيش از آن كه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد
إِنَّ اَلزَّاهِدِينَ فِي اَلدُّنْيَا تَبْكِي قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِكُوا
همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان مىگريد
وَ يَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا
و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شديد است
وَ يَكْثُرُ مَقْتُهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَ إِنِ اِغْتَبَطُوا بِمَا رُزِقُوا
و اگر چه براى نعمتهاى فراوان مورد غبطۀ ديگران قرار گيرند امّا با نفس خود در دشمنى بسيارى قرار دارند
قَدْ غَابَ عَنْ قُلُوبِكُمْ ذِكْرُ اَلْآجَالِ
ياد مرگ از دلهاى شما رفته
وَ حَضَرَتْكُمْ كَوَاذِبُ اَلْآمَالِ
و آرزوهاى فريبنده جاى آن را گرفته است
فَصَارَتِ اَلدُّنْيَا أَمْلَكَ بِكُمْ مِنَ اَلْآخِرَةِ
و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب كرده
وَ اَلْعَاجِلَةُ أَذْهَبَ بِكُمْ مِنَ اَلْآجِلَةِ
و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ كرده است و دنيا زدگى قيامت را از يادتان برده است
وَ إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِينِ اَللَّهِ
همانا شما برادران دينى يكديگريد
مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلاَّ خُبْثُ اَلسَّرَائِرِ وَ سُوءُ اَلضَّمَائِرِ
چيزى جز درون پليد و نيّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است
فَلاَ تَوَازَرُونَ وَ لاَ تَنَاصَحُونَ
نه يكديگر را يارى مىدهيد، نه خير خواه يكديگريد
وَ لاَ تَبَاذَلُونَ وَ لاَ تَوَادُّونَ
و نه چيزى به يكديگر مىبخشيد و نه به يكديگر دوستى مىكنيد
مَا بَالُكُمْ تَفْرَحُونَ بِالْيَسِيرِ مِنَ اَلدُّنْيَا تُدْرِكُونَهُ
شما را چه شده است كه با به دست آوردن متاعى اندك از دنيا شادمان مىگرديد
وَ لاَ يَحْزُنُكُمُ اَلْكَثِيرُ مِنَ اَلْآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ
و از متاع بسيار آخرت كه از دست مىدهيد اندوهناك نمىشويد
وَ يُقْلِقُكُمُ اَلْيَسِيرُ مِنَ اَلدُّنْيَا يَفُوتُكُمْ
امّا با از دست دادن چيزى اندك از دنيا مضطرب شده
حَتَّى يَتَبَيَّنَ ذَلِكَ فِي وُجُوهِكُمْ
كه آثار پريشانى در چهرهها آشكار مىگردد
وَ قِلَّةِ صَبْرِكُمْ عَمَّا زُوِيَ مِنْهَا عَنْكُمْ
و بى تابى مىكنيد
كَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِكُمْ
گويا اين دنيا محل زندگى جاودان شما
وَ كَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاقٍ عَلَيْكُمْ
و وسائل آن براى هميشه از آن شماست
وَ مَا يَمْنَعُ أَحَدَكُمْ أَنْ يَسْتَقْبِلَ أَخَاهُ بِمَا يَخَافُ مِنْ عَيْبِهِ إِلاَّ مَخَافَةُ أَنْ يَسْتَقْبِلَهُ بِمِثْلِهِ
چيزى شما را از عيب جويى برادر دينى باز نمىدارد جز آن كه مىترسيد مانند آن عيب را در شما به رختان كشند
قَدْ تَصَافَيْتُمْ عَلَى رَفْضِ اَلْآجِلِ وَ حُبِّ اَلْعَاجِلِ
در بى اعتنايى به آخرت و دوستى دنيا يك دل شدهايد
وَ صَارَ دِينُ أَحَدِكُمْ لُعْقَةً عَلَى لِسَانِهِ
و هر يك از شما دين را تنها بر سر زبان مىآوريد
صَنِيعَ مَنْ قَدْ فَرَغَ مِنْ عَمَلِهِ
و از اين كار خشنوديد همانند كارگرى كه كارش را به پايان رسانده
وَ أَحْرَزَ رِضَى سَيِّدِهِ
و خشنودى مولاى خود را فراهم كرده است
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:كيفيت قبض روح
گوهر بعدی:پند دادن مردم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.