۳۳۰ بار خوانده شده

ضرورت حكومت

و من كلام له عليه‌السلام في الخوارج لما سمع قولهم لا حكم إلا لله
(آنگاه كه شعار خوارج را شنيد كه مى‌گويند، لا حكم الا للّه در سال 38 هجرى در مسجد كوفه فرمود)

قَالَ عليه‌السلام كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ
سخن حقّى است، كه از آن ارادۀ باطل شد

نَعَمْ إِنَّهُ لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ
آرى درست است، فرمانى جز فرمان خدا نيست

وَ لَكِنَّ هَؤُلاَءِ يَقُولُونَ لاَ إِمْرَةَ إِلاَّ لِلَّهِ
ولى اينها مى‌گويند زمامدارى جز براى خدا نيست

وَ إِنَّهُ لاَ بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ
در حالى كه مردم به زمامدارى نيك يا بد، نيازمندند

يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ اَلْمُؤْمِنُ
تا مؤمنان در سايۀ حكومت، به كار خود مشغول

وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا اَلْكَافِرُ
و كافران هم بهرمند شوند

وَ يُبَلِّغُ اَللَّهُ فِيهَا اَلْأَجَلَ
و مردم در استقرار حكومت، زندگى كنند

وَ يُجْمَعُ بِهِ اَلْفَيْءُ
به وسيله حكومت بيت المال جمع آورى مى‌گردد

وَ يُقَاتَلُ بِهِ اَلْعَدُوُّ
و به كمك آن با دشمنان مى‌توان مبارزه كرد

وَ تَأْمَنُ بِهِ اَلسُّبُلُ
جادّه‌ها أمن و امان

وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ اَلْقَوِيِّ
و حقّ‌ ضعيفان از نيرومندان گرفته مى‌شود

حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ
نيكوكاران در رفاه

وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ
و از دست بدكاران، در امان مى‌باشند

وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى أَنَّهُ عليه‌السلام لَمَّا سَمِعَ تَحْكِيمَهُمْ قَالَ حُكْمَ اَللَّهِ أَنْتَظِرُ فِيكُمْ
در روايت ديگرى آمده، چون سخن آنان را در بارۀ حكميّت شنيد فرمود منتظر حكم خدا در بارۀ شما هستم

وَ قَالَ أَمَّا اَلْإِمْرَةُ اَلْبَرَّةُ فَيَعْمَلُ فِيهَا اَلتَّقِيُّ
و نيز فرمود: امّا در حكومت پاكان، پرهيزكار به خوبى انجام وظيفه مى‌كند

وَ أَمَّا اَلْإِمْرَةُ اَلْفَاجِرَةُ فَيَتَمَتَّعُ فِيهَا اَلشَّقِيُّ
ولى در حكومت بدكاران، ناپاك از آن بهرمند مى‌شود

إِلَى أَنْ تَنْقَطِعَ مُدَّتُهُ
تا مدّتش سر آيد

وَ تُدْرِكَهُ مَنِيَّتُهُ
و مرگ فرا رسد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سرزنش یاران به دلیل سستی در جنگ
گوهر بعدی:توصیه به وفاداری و نهی از پیمانشکنی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.