۳۴۰ بار خوانده شده

خودمحورى در قضاوت

و من كلام له عليه‌السلام في ذم اختلاف العلماء في الفتيا
(نكوهش از اختلاف رأى عالمان در احكام قطعى اسلام)

و فيه يذم أهل الرأي و يكل أمر الحكم في أمور الدين للقرآن
نكوهش اهل رأى (خودمحورى در قضاوت)

ذم أهل الرأي تَرِدُ عَلَى أَحَدِهِمُ اَلْقَضِيَّةُ فِي حُكْمٍ مِنَ اَلْأَحْكَامِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِرَأْيِهِ
دعوايى نسبت به يكى از احكام اجتماعى نزد عالمى مى‌برند كه با رأى خود حكمى صادر مى‌كند.

ثُمَّ تَرِدُ تِلْكَ اَلْقَضِيَّةُ بِعَيْنِهَا عَلَى غَيْرِهِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِخِلاَفِ قَوْلِهِ
پس همان دعوا را نزد ديگرى مى‌برند كه او درست بر خلاف رأى اوّلى حكم مى‌دهد.

ثُمَّ يَجْتَمِعُ اَلْقُضَاةُ بِذَلِكَ عِنْدَ اَلْإِمَامِ اَلَّذِي اِسْتَقْضَاهُمْ
سپس همۀ قضات نزد رييس خود كه آنان را به قضاوت منصوب كرده، جمع مى‌گردند.

فَيُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِيعاً
او رأى همه را بر حق مى‌شمارد!.

وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ
در صورتى كه خدايشان يكى،

وَ نَبِيُّهُمْ وَاحِدٌ
پيغمبرشان يكى،

وَ كِتَابُهُمْ وَاحِدٌ
و كتابشان يكى است،

أَ فَأَمَرَهُمُ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالاِخْتِلاَفِ فَأَطَاعُوهُ
آيا خداى سبحان، آنها را به اختلاف، امر فرمود، كه اطاعت كردند؟

أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ
يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند؟.

الحكم للقرآن أَمْ أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ
آيا خداى سبحان، دين ناقصى فرستاد و در تكميل آن از آنها استمداد كرده است‌؟

أَمْ كَانُوا شُرَكَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا وَ عَلَيْهِ أَنْ يَرْضَى
آيا آنها شركاء خدايند كه هر چه مى‌خواهند در احكام دين بگويند و خدا رضايت دهد؟.

أَمْ أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً فَقَصَّرَ اَلرَّسُولُ صلى‌الله‌عليه‌وسلم عَنْ تَبْلِيغِهِ وَ أَدَائِهِ
آيا خداى سبحان، دين كاملى فرستاد پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ابلاغ آن كوتاهى ورزيد؟

وَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ مٰا فَرَّطْنٰا فِي اَلْكِتٰابِ مِنْ شَيْءٍ
در حالى كه خداى سبحان مى‌فرمايد: «ما در قرآن چيزى را فروگذار نكرديم».

وَ فِيهِ تِبْيَانٌ لِكُلِّ شَيْءٍ
و فرمود: «در قرآن بيان هر چيزى است».

وَ ذَكَرَ أَنَّ اَلْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لاَ اِخْتِلاَفَ فِيهِ
و ياد آور شديم كه: بعض قرآن گواه بعض ديگر است و اختلافى در آن نيست.

فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ كٰانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اَللّٰهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اِخْتِلاٰفاً كَثِيراً
پس خداى سبحان فرمود: «اگر قرآن از طرف غير خدا نازل مى‌شد اختلافات زيادى در آن مى‌يافتند»

وَ إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ
همانا قرآن داراى ظاهرى زيبا و باطنى ژرف و ناپيداست،

لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ
مطالب شگفت آور آن تمام نمى‌شود،

وَ لاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ
و اسرار نهفته آن پايان نمى‌پذيرد

وَ لاَ تُكْشَفُ اَلظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِهِ
و تاريكى‌ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شناخت مدعیان قضاوت
گوهر بعدی:سوابق أشعث بن قيس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.