۳۳۶ بار خوانده شده

شناخت مدعیان قضاوت

و من كلام له عليه‌السلام في صفة من يتصدى للحكم بين الأمة و ليس لذلك بأهل
(در اين خطبه مدّعيان قضاوت را مى‌شناساند كه عهده دار قضاوت هستند و شايستۀ آن نيستند)

و فيها أبغض الخلائق إلى اللّه صنفان
شناخت بدترين انسانها

الصنف الأول إنَّ أَبْغَضَ اَلْخَلاَئِقِ إِلَى اَللَّهِ رَجُلاَنِ
دشمن‌ترين آفريده‌ها نزد خدا دو نفرند :

رَجُلٌ وَكَلَهُ اَللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ
مردى كه خدا او را به حال خود گذاشته،

فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ اَلسَّبِيلِ
و از راه راست دور افتاده است،

مَشْغُوفٌ بِكَلاَمِ بِدْعَةٍ وَ دُعَاءِ ضَلاَلَةٍ
دل او شيفتۀ بدعت است و مردم را گمراه كرده،

فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ اِفْتَتَنَ بِهِ
به فتنه انگيزى مى‌كشاند

ضَالٌّ عَنْ هَدْيِ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ
و راه رستگارى گذشتگان را گم كرده

مُضِلٌّ لِمَنِ اِقْتَدَى بِهِ فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ
و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است.

حَمَّالٌ خَطَايَا غَيْرِهِ
بار گناه ديگران را بر دوش كشيده

رَهْنٌ بِخَطِيئَتِهِ
و گرفتار زشتى‌هاى خود نيز مى‌باشد.

الصنف الثاني وَ رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلاً
و مردى كه مجهولاتى به هم بافته،

مُوضِعٌ فِي جُهَّالِ اَلْأُمَّةِ
و در ميان انسان‌هاى نادان امّت، جايگاهى پيدا كرده است،

عَادٍ فِي أَغْبَاشِ اَلْفِتْنَةِ
در تاريكى‌هاى فتنه فرو رفته،

عَمٍ بِمَا فِي عَقْدِ اَلْهُدْنَةِ
و از مشاهدۀ صلح و صفا كور است.

قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ اَلنَّاسِ عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ
آدم نماها او را عالم ناميدند كه نيست،

بَكَّرَ فَاسْتَكْثَرَ مِنْ جَمْعٍ مَا قَلَّ مِنْهُ خَيْرٌ مِمَّا كَثُرَ
چيزى را بسيار جمع آورى مى‌كند كه اندك آن به از بسيار است،

حَتَّى إِذَا اِرْتَوَى مِنْ مَاءٍ آجِنٍ وَ اِكْتَثَرَ مِنْ غَيْرِ طَائِلٍ
تا آن كه از آب گنديده سيراب شود، و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد.

جَلَسَ بَيْنَ اَلنَّاسِ قَاضِياً ضَامِناً لِتَخْلِيصِ مَا اِلْتَبَسَ عَلَى غَيْرِهِ
در ميان مردم، با نام قاضى به داورى مى‌نشيند، و حلّ‌ مشكلات ديگرى را به عهده مى‌گيرد،

فَإِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَى اَلْمُبْهَمَاتِ هَيَّأَ لَهَا حَشْواً رَثًّا مِنْ رَأْيِهِ ثُمَّ قَطَعَ بِهِ
پس اگر مشكلى پيش آيد، با حرف‌هاى پوچ و تو خالى و رأى و نظر دروغين، آمادۀ رفع آن مى‌شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور مى‌كند،

فَهُوَ مِنْ لَبْسِ اَلشُّبُهَاتِ فِي مِثْلِ نَسْجِ اَلْعَنْكَبُوتِ
عنكبوتى را مى‌ماند كه در شبهات و بافته‌هاى تار خود چسبيده،

لاَ يَدْرِي أَصَابَ أَمْ أَخْطَأَ
نمى‌داند كه درست حكم كرده يا بر خطاست‌؟

فَإِنْ أَصَابَ خَافَ أَنْ يَكُونَ قَدْ أَخْطَأَ
اگر بر صواب باشد مى‌ترسد كه خطا كرده،

وَ إِنْ أَخْطَأَ رَجَا أَنْ يَكُونَ قَدْ أَصَابَ
و اگر بر خطاست، اميد دارد كه رأى او درست باشد!.

جَاهِلٌ خَبَّاطُ جَهَالاَتٍ
نادانى است، كه راه جهالت مى‌پويد،

عَاشٍ رَكَّابُ عَشَوَاتٍ
كورى است كه در تاريكى گمشدۀ خود را مى‌جويد،

لَمْ يَعَضَّ عَلَى اَلْعِلْمِ بِضِرْسٍ قَاطِعٍ
از روى علم و يقين سخن نمى‌گويد،

يَذْرُو اَلرِّوَايَاتِ ذَرْوَ اَلرِّيحِ اَلْهَشِيمَ
روايات را بدون آگاهى نقل مى‌كند، چون تند بادى كه گياهان خشك را بر باد دهد، روايات را زير و رو مى‌كند، كه بى حاصل است.

لاَ مَلِيٌّ وَ اَللَّهِ بِإِصْدَارِ مَا وَرَدَ عَلَيْهِ
به خدا سوگند، نه راه صدور حكم مشكلات را مى‌داند،

وَ لاَ أَهْلٌ لِمَا قُرِّظَ بِهِ
و نه براى منصب قضاوت أهليّت دارد!

لاَ يَحْسَبُ اَلْعِلْمَ فِي شَيْءٍ مِمَّا أَنْكَرَهُ
آنچه را كه نپذيرد علم به حساب نمى‌آورد،

وَ لاَ يَرَى أَنَّ مِنْ وَرَاءِ مَا بَلَغَ مَذْهَباً لِغَيْرِهِ
و جز راه و رسم خويش، مذهبى را حق نمى‌داند،

وَ إِنْ أَظْلَمَ عَلَيْهِ أَمْرٌ اِكْتَتَمَ بِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ جَهْلِ نَفْسِهِ
اگر حكمى را نداند آن را مى‌پوشاند تا نادانى او آشكار نشود،

تَصْرُخُ مِنْ جَوْرِ قَضَائِهِ اَلدِّمَاءُ
خون بى گناهان از حكم ظالمانه او در جوشش

وَ تَعَجُّ مِنْهُ اَلْمَوَارِيثُ
و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است.

إِلَى اَللَّهِ أَشْكُو مِنْ مَعْشَرٍ يَعِيشُونَ جُهَّالاً وَ يَمُوتُونَ ضُلاَّلاً
به خدا شكايت مى‌كنم از مردمى كه در جهالت زندگى مى‌كنند و با گمراهى مى‌ميرند،

لَيْسَ فِيهِمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ اَلْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ
در ميان آنها، كالايى خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آنگونه كه بايد بخوانند،

وَ لاَ سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَيْعاً وَ لاَ أَغْلَى ثَمَناً مِنَ اَلْكِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ
و متاعى سود آورتر و گرانبهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف كنند،

وَ لاَ عِنْدَهُمْ أَنْكَرُ مِنَ اَلْمَعْرُوفِ وَ لاَ أَعْرَفُ مِنَ اَلْمُنْكَرِ
و در نزد آنان، چيزى زشت‌تر از معروف، و نيكوتر از منكر نمى‌باشد.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:روزگار فتنه و آزمایش و نقش تقوی در آن
گوهر بعدی:خودمحورى در قضاوت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.